جدول جو
جدول جو

معنی تمسک جستن - جستجوی لغت در جدول جو

تمسک جستن(اِ کَ دَ)
دست آویز جستن: او به معاذیر زورو اقاویل غرور تمسک جست. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 317). رجوع به تمسک و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
تمسک جستن
متشبث شدن، دستاویز قرار دادن، متوسل شدن، تشبث کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ بَ وَ دَ)
نزدیکی جستن به چیزی یا به کسی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از توسل جستن
تصویر توسل جستن
دست بدامان کسی شدن تشبت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
اقتدا کردن، پیروی کردن، تبعیت کردن، تقلید کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
متوسل شدن، دست به دامان شدن، تشبث کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد